درباره کتاب
ژولیت و وارنر برای سرنگونی نهایی «تجدید بنا» سخت تلاش کردند. اما زندگی پس از این ماجرا برایشان ساده نیست، چراکه آنها و دوستانشان در پناهگاه با منابع محدود برای ثباتبخشی به دنیا میجنگند. وارنر بهدنبال چیزی فراتر از سیاست است. او دو هفته پیش به ژولیت پیشنهاد ازدواج داده و مشتاق است تا بالاخره با محبوبش، کسی که بهخاطر او سختیهای زیادی را تحمل کرده، ازدواج کند. اما با وجود هرجومرجی که در اطراف آنها وجود دارد، برگزاری مراسم ازدواج تقریبا غیرممکن به نظر میرسد. حتی خود ژولیت هم به خاطر کارهای زیادی که باید انجام دهند، حواسش پرت است. آیا آنها بالاخره میتوانند با خوشی و بهطور رسمی با یکدیگر زندگی کنند؟